سفر به دنیای حیوانات موزه (19)
پرندۀ شكاری متوسط جثه با سر كوچك و گرد، گردن كوتاه و ضخیم در ریخت های متنوع از تیره تا روشن دیده میشود، اما ریخت قهوه ای تیرۀ آن معمول تر است. نر و ماده همشكل (ماده اندكی بزرگتر) و فاقد تغییرات فصلی هستند. پاهای بدون پر و زرد رنگ دارد. حاشیه جنگل ها، درختزارها، كشتزارها، دامنه های پرشیب، لبه پرتگاه ها یا بلندی های با پوشش درختی، اراضی مزروعی با درختان پراكنده و حاشیه تالاب ها را ترجیح میدهد. بال بازروی میكند و گاهی درجا بال میزند. از پستانداران كوچك، پرندگان، خزندگان، دوزیستان، حشرات و كرم های خاكی و همچنین لاشه ها در زمستان تغذیه میكند. جوجه آوری از اوایل تا اواخر فروردین آغاز میشود. تك همسر است و آشیانه اش تودۀ بزرگی از ساقه ها و شاخه های گیاهان قابل دسترس است كه آن را در لبه پرتگاه ها و بیرون زدگی های صخره ها، روی درختان و به ندرت روی زمین در دامنه های شیب دار بنا می كند.
پرنده اي است بسيار بزرگ از خانواده کلاغها که به راسته گنجشک سانان تعلق دارد. از کلاغ بسيار بزرگ تر است و به وسيله رنگ کاملاً سياه و براق، پرهاي افشان گلو، دم سه گوش و اندازه بزرگش از ساير کلاغ ها قابل تشخيص مي باشد. چشمانش سياه و منقاري قوي و کلفت به رنگ سياه دارد. پروازش پر توان و مستقيم است. بیشتر بال بازروي و بال باز اوج می گیرد. در دوران جفتگيري پروازهاي آکروباتيک انجام مي دهد. پرنده اي است اجتماعي، جنگجو و گستاخ که در اغلب نقاط جهان يافت مي شود. نر و ماده آن هم شکل است و صداي مشخصي دارد.محل زيست و زاد و ولدش روي صخرههاي مشرف به دريا، کوهستان ها و همچنين روي درخت ها است.همه چيز خوار است و اغلب تخم ها و جوجه هاي پرندگان ديگر را مي ربايد و به پرندگان ديگر حمله مي کند. از جوندگان و خزندگان نيز تغذيه مي کند.
از فراوان ترین عقاب های ایران است که دارای جثه بزرگی است. طول بدن آنها 75تا 88سانتیمتر و پهنای دو بالش بین 190تا 230سانتیمتر است. عقاب طلایی به عنوان گونه ای که در راس هرم غذایی است، در کنترل جمعیت گونه های خود در طبیعت نقش مهمی دارد. این گونه از پرندگان تحت حفاظت ایران است
پرنده اي است زيبا و آرام از راسته ماکيان که به صورت وحشي در بسياري از دشتها، دامنه ها و کوهپايه هاي نواحي وسيعي از نقاط جهان پراکنده می باشد. پرنده بالغ پر و بالي خاکستري مايل به قهوه اي دارد که در ناحيه پشتي پررنگ تر و در سطح شکم روشن تر است. نوکش کوتاه و قرمز رنگ است. چشمانش قهوه اي مايل به سياه و پلک ها و دور چشمش قرمز است.. پاهايش قرمز و در ساق پا و کمي بالاتر از انگشت عقبي برآمدگي سيخک مانندي به نام مهميز ديده مي شود که در پرنده نر مشخص تر است. اصولاً پرنده نر و ماده هم رنگ مي باشند با اين تفاوت که پرنده نر کمي درشت تر با سري گرد و گردني کلفت است، در حالي که پرنده ماده سري بيضي شکل و بدني کشيده تر دارد. راه رفتنشان آرام و خرامان است و اغلب به صورت جفت جفت و احياناً به صورت دستههاي كوچكي ديده مي شوند. هنگام احساس خطر با سرعت بيشتر به سمت سربالايي كوهستان مي دود. پروازش پر صدا و مستقيم است و با بال زدن هاي کم دامنه و مداوم همراه است. در فصل زاد و ولد سر و صداي زيادي دارد.کبک ها در دامنهها و شيبهاي كوهستاني باز و سنگلاخ ديده مي شوند و اغلب صبح زود و يا عصر در اطراف چشمهها براي آب خورن به صورت چندتايي جمع مي شوند. در ميان بوتههاي كوتاه و بين صخرهها آشيانه مي سازند.از دانه هاي غلات، جوانه ها، برگ ها و ميوه هاي انگوري و از حشراتي مانند ملخ، سنجاقک و کرم ها تغذيه مي کند.
بزرگترین جغد ایران است. مانند بیشتر جغدها، شبگرد است و پرواز بیصدا، ماهرانه و شگفت انگیزی دارد. طول بدن آن 68سانتیمتر است و طول دو بالش 174 سانتیمتر است. این پرنده در نواحی کوهستانی و صخرهای زندگی میکند. نقش ویژهای در کنترل جمعیت گونه های آفت و برقراری تعادل در طبیعت دارد.
بزرگترین سوسمار ایران است. زبان دوشاخه این سوسمار شبیه زبان مار است. در ایران، در مناطق مرکزی و شرق کشور و دشت های جنوب غربی کشور و غرب زاگرس دیده میشود. بزمجه ها از حشره ها، جوجه های پرندگان، مارمولک ها، تخم لاکپشت ها و پرندگان،خرگوش، قورباغه، عقرب و مار و جوندگان کوچک و حتی اردک و ماهی تغذیه میکنند. بزمجه ها گاهی لاشه خواری نیز میکنند
شاهینی به نسبت كوچك جثه شبیه به «دلیجه كوچك» است ولی نسبت به آن بزرگتر است؛ بدن باریكتر، بالها و دم بلندتر و ناخن های سیاه دارد. نر و ماده متفاوت (ماده اندكی بزرگتر) و فاقد تغییرات فصلی هستند .در مجاورت خلنگ زارها، علفزارها، تالاب هایی با پوشش گیاهی اندک، بیشه ها، پارك ها، كشتزارها، حاشیه یا فضای باز درون جنگل ها، سواحل شنی و صخرهای، حاشیه رودخانه ها و گاهی در مجاورت مناطق مسكونی به سر میبرد. پرندهای اجتماعی نیست و در اغلب اوقات سال به تنهایی یا جفت دیده میشود. پروازی قدرتمند با بال زدنهای سریع و دارد. هنگام شكار درجابال زنی میكند و به طور عمودی بر طعمه خود فرود می آید. از پستانداران كوچك، پرندگان، مارمولك ها و حشرات تغذیه میكند.
پرنده اي است آبزي، با جثه اي بزرگ که بدني به رنگ سياه و چانه و گلويي سفيد رنگ دارد. در فصل زاد و ولد پرهاي سر و گردن بعضي از اين پرندگان به رنگ سفيد در مي آيد و لکه سفيد رنگي در سطح خارجي ران آن ها ديده مي شود. چشم هايي سبز، پاهايي پره دار و منقاري راست با نوکي قلاب شکل دارد. هنگام شنا بدنش را بيش از نيمه در آب فرو مي برد و گردنش را راست و منقارش را رو به بالا مي گيرد. اغلب درحالي که بال هاي خود را نيمه باز نگه داشته است روي صخره ها مي نشيند و آفتاب مي گيرد. پروازي سريع دارد و در حال پرواز گردنش را کشيده و اندکي بالاتر از امتداد افقي بدن نگه مي دارد. گلههاي اين پرنده به طور معمول در يک خط و يا به شکل « V » پرواز مي کنند. درسواحل دریا، دریاچههای ساحلی و آبهای جاری به سر می برد و روی درختان لانه سازی می کند.بیشتر از ماهی ها و به ندرت از دوزیستان و سخت پوستان تغذیه می کنند.
درشت جثه با بال های پهن و دراز كمی كوچكتر از «دال سیاه» است و نسبت به «هما» بال ها و دم كوتاهتری دارد. نر و ماده همشكل و فاقد تغییرات فصلی هستند. در پرندۀ بالغ سر و گردن با پرهای ریز و كوتاهی به رنگ سفید مات پوشیده شده و شنلی سفید در اطراف گردن دارد.. منقار زرد و قاعدۀ نیم نوك بالایی در اطراف سوراخ بینی سیاه است. در مناطق مرتفع و كوهستانی، دره های باز و استپ ها و بیابانهای خشك به سر می برد. پرنده ای به نسبت اجتماعی است و در زمان تغذیه از لاشه ها به طور دسته جمعی دیده می شود. پروازی پر تحرك با بال زدن های قوی و آرام دارد. گوشتخوار و لاشه خوار هستند ، به طور معمول از بافتهای نرم (ماهیچه ها و احشا) لاشههای پستانداران متوسط تا بزرگ، وگاهی گاوها و گوسفندهای زخمی یا ضعیف تغذیه میکنند. به دلیل داشتن گردن دراز به راحتی میتواند به قسمتهای مختلف بدن لاشه دسترسی پیدا کند. جوجه آوری از اواخر بهمن تا اواسط اسفند و با تشكیل كلنیهای كوچك در پرتگاه ها و دره های دارای بیرون زدگیهای صخره ای آغاز می شود.
گونه شاخص و وابسته به جنگل های بلوط زاگرس است. بيشترين پراکندگی آن در رشته کوه های زاگرس از آذربايجان غربی تا فارس است. جثه متوسط و دمی بلند و پشمالويی دارد .رنگ بدن در پشت خاکستری مايل به حنايی و زير بدن زرد رنگ است. رنگ سطح پشتی دم حنايی است که در زير کمی روشنتر است. چشم ها درشت و گوش ها به نسبت بلند هستند. روزگرد است. بيشتر در اوايل صبح و عصر فعاليت دارد. معمولاً به صورت انفرادی روی درختان ديده ميشود. حيوان بسيار فعال و چابكی است و در موقع احساس خطر به سرعت از درخت بالا رفته و بين شاخه ها میپرد. از ميوه و دانه های مختلف مانند بلوط، گردو، فندق، بادام و توت تغذيه میکند.
بیشتر...
اين گونه بيشترين پراکندگی را در ميان ساير اعضای اين زيرخانواده دارد و در همه جای ايران پراکنده است. از جنگل های انبوه دوری میکند و از اين رو در شمال ايران فراوانی آن اندک است. روباه معمولی جثه ای بزرگتر نسبت به ساير روباه ها دارد. دارای بلندترين دم است که اين دم، پشمالو با نوک سفيد میباشد. گوش هايی بزرگ و مثلثی دارد که پشت آنها قهوهای يا سياه رنگ است. شبگرد و انفرادی است. بينايی اش نسبت به ساير روباه ها قوی تر بوده و مردمک چشمش مشابه گربه سانان است. روباه 2لانه دارد که هرکدام حداقل 2حفره دارند. رژيم غذايی اش وابسته به مواد در دسترس است. از پرندگان و پستانداران کوچک جثه، لاشه ها، تخم پرندگان، ميوه ها و حتی سرگين گوشتخواران ديگر نيز تغذيه میکند. اين گونه تک همسر است. در زمستان جفتگيری میکند و بارداریاش 50الی 56روز طول میکشد و در نهايت 4الی 8بچه میزايد
شنگ دارای گوش خيلی کوچک، بدن کشيده و دم بلند و لوله ای و مخروطی دارد که در قاعده پهن و کلفت ميشود. بين انگشتان دست و پايش پرده دارد .ويژگی مهم شنگ، دارا بودن موهای بلندتر و محافظ است که موهای زيرين که کوتاهتر و متراکم تر هستند را در بر میگيرند. بدين صورت که با غوطه خوردن در آب، موهای محافظ مرطوب گشته و خميده میشوند و موهای زيرين را می پوشانند و لذا از ورود آب به آنها جلوگيری میکنند. سبيل های بلند و متراکم به هنگام شنا و تعقيب طعمه، به ويژه در آب های متلاطم و گل آلود کاربرد زيادی دارند. بينايی شنگ ضعيف است اما در آبهای زلال، چشم ها کاربرد بيشتری نسبت به سبيل ها دارند. در هنگام شنا، سوراخ گوش و بينی بسته است. لانه شنگ حفره های طبيعی، سوراخ درختان و زير ريشه های مجاور آب است. درب لانه اش داخل آب است و در عمق نيم متری از سطح آب، با دالانی شيبدار به لانه ارتباط دارد
رنگ بدن سمور سنگی قهوه ای است و لكه ای پهن و سفيد در ناحيه گلو دارد که در پايين دو شاخه مي شود. از نظر اندازه، کمی از گربه اهلی کوچکتر است، اما مانند همه سمورها بدنی باريک و کشيده دارد. سمور سنگی اغلب شبگرد است. در تابستان جفتگيری می کند و در اين فصل،تغييرات مشخصی در نر غالب ظاهر مي شود. بارداری اش به مدت 8ماه به طول می انجامد. محيط زيستش حتماً سنگی است و اغلب با راسو همزيستی دارد.
راسو کوچکترين گوشتخوار ايران و کمی بزرگتر از موش است. دارای بدنی کشيده و لاغر با دم بلند و پاهای پنجه ای است و زير بدنش به رنگ سفيد است. راسو شب و روز فعال است. با سمور همزيستی مسالمت آميز دارد. توانايی شكارطعمه های بزرگتر از خود را دارد. در موقع احساس خطر، بوی تندی از غده های انتهايی دم خارج میکند. حس بينايی قوی دارد. به خوبی از درخت بالا میرود و شناگر ماهری نيز هست. راسو تاخير بارداری ندارد. عمل جفتگيری بسيار خشن بوده و در فصل بهار و تابستان جفتگيری میکند. معمولاً دوبار در سال زايمان دارد. بارداری حدود 2ماه طول کشيده و نوزادان در بهار و تابستان متولد میشوند.